دشتي خواني در فلات گريان
در سپيده دم ِ آهن
خورشيد هاي در هنوز ِِ حنجره
در اشراق ِ دهن
دهن به دهن رفتم
در
سپيده دم ِ آهن
من من من
تو تو تو
در غروب ِ شيشه
مهتاب هاي بر هميشه ي دشنه
در سماع ِ سينه
سينه به سينه ماندي
در
غروب شيشه
اي مردم!
...از گفتن حق و مشورت در عدالت خودداري نكنيد،زيرا خود را برتر از آنكه اشتباه كنم و از آن ايمن باشم، نمي دانم.
"از خطبه ي 216 نهج البلاغه"
ترانه ی درد بر زخمی کهنه را اینجا بخوانید
+ نوشته شده در سه شنبه دوم تیر ۱۳۸۸ ساعت 0:14 توسط عارف رمضانی
|